الهی خود را از همه به تو وابستم اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید نساز بگیر دستم....
الهی دیگران مست شرابند و من مست ساقی مستی ایشان فانی است و از من باقی..
الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم مرا دیده ده که از هر نظری بهشتی سازم....
الهی مکش این چراغ افروخته را و مسوز این دل سوخته را و مدر این پرده دوخته را و مران این بنده نو آموخته را...
من بنده عاصیم رضای تو کجاست
تاریک دلم نور و صنای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر بطاعت بخشی
آن بیع بود لطف و عطای تو کجاست
نویسنده : طناز رخزد » ساعت 9:30 صبح روز یکشنبه 87 خرداد 26